تبلیغات محیطی خلاقانه در ایران و جهان

تبلیغات محیطی به خلاقیت نیاز دارند نه تکرار

تبلیغات محیطی تنها به بیلبوردها محدود نیست، هر فضای شهری می‌تواند مکانی برای تبلیغات محیطی باشد. اما در ایران این تبلیغات بیشتر به بیلبوردها محدود می‌شود. معمولاً خلاقیت هم خلاصه می‌شود در بازی با کلمات و یا فضای اضافی در بیلبورد، به این صورت که کله سوژه عکس از تابلو بیرون است! شیوه رایج دیگر تابلوهای چند نوبتی است که در ابتدا خبری از نام برند نیست بلکه در چند فاز می‌فهمیم که این تبلیغ به چه چیزی اشاره دارد. انگار معمایی طرح کرده اند که برای رسیدن به جواب باید منتظر بیلبوردهای تکمیلی باشیم!

داشتن ایده نو پیش نیاز بروز خلاقیت است، اگر ایده ها را تغییر ندهیم خیلی زود تکراری و کلیشه ای می‌شوند. وقتی می‌خواهید تبلیغات خلاقانه انجام دهید باید کاری را انجام دهید که تا پیش از این کسی سراغ آن نرفته باشد!قانون شش ثانیه طلایی شما به احتمال بسیار هنگام خواندن بیلبورد تبلیغاتی در حال حرکت هستید، دراین‌صورت زمان زیادی برای نگاه‌کردن به بیلبورد ندارید. شش ثانیه متوسط زمانی است که برای خواندن یک بیلبورد تبلیغاتی صرف می‌شود. طراح تبلیغات شش ثانیه فرصت دارد تا بر روی مغز شما اثر بگذارد. یک تبلیغ عادی خیلی زود از ذهن می‌رود پس به یک کار خلاقانه نیاز داریم. از طرفی به علت فرصت کم باید در یک تبلیغات مینمال پیام به مخاطب فرستاده شود. تبلیغات شلوغ در اتوبان؟ نه تنها فایده ای ندارد بلکه حتی ممکن است باعث حواس پرتی و تصادف هم بشود. بیاید بیلبوردهای خلاقانه موفق دنیا را با بیلبوردهای ایرانی مقایسه کنیم تا ببینیم کجای کار ایراد دارد و می‌تواند بهتر شود.

به جای نوشتن پیام آن را عملاً نشان دهید!

اینجا دیگر کمی کار سخت شد و باید فسفر سوزاند. شما این فرصت را دارید چیزی خلق کنید که توجه‌ها را به سوی خود جلب کند و در خاطر بماند. در نتیجه شما می‌توانید تأثیر بیشتری بگذارید. شاید چند مثال عملی این موضوع را به خوبی نشان بدهد:

بیلبورد خلاقانه اکونومیست،از اسم و فامیل خودِ ترامپ استفاده کرده است تا هشدار دهد به او رای ندهید! بدون هیچ عنصر اضافی دیگری!

.

طراجی باید به شیوه ای باشد تا آنچه مورد نظرتان است را به بیننده منتقل کنید و اجازه هر برداشت دیگری را از آنها بگیرید.

.

بیلبورد خلاقانه ی مبارزه علیه خشنوت علیه کودکان در امریکا

نمونه های ایرانی: شوخی‌های نه چندان بامزه و بازی با کلمات

بیمه بازار و شیپور سعی کردند در بیلبوردهای خود حس طنز را به مخاطب القاء کنند. نتیجه اما چندان جالب نبود. جوک های بی مزه بیمه بازار و شوخی های شیپور در ذهن مخاطبان مشکل پسند این روزها باقی نمی ماند! هر چند این تبلیغات نسبت به تبلیغات عادی و معمولی گامی رو به جلو محسوب می‌شود ولی بازی با کلمات برای ماندگار شدن به نمونه های ناب تری نیاز دارد.

تبلیغ نه چندان بامزه بیمه بازار

شیپور هم سعی کرد تبلیغات معناداری داشته باشد. بازیگوشی در کلام شیپور چقدر به چشم آمد؟به نظر شما این نوع شیوه تبلیغ موفق بوده است؟

در تبلیغات شیپور اشیاء برای شما دلبری می کردند!

یک تبلیغ طنز خوب می‌تواند کمی طعنه آمیز باشد. مثلا برای تبلیغ حمایت از کالاهای داخلی به جای کالاهای وارداتی از عکس رضا پرستش استفاده کنیم، البته به شرطی که تفاوت کیفیت کالاها اینقدر فاحش نباشد!

استفاده از عکس رضا پرستش معروف به بدل مسی برای معرفی و حمایت از کالای ایرانی!

بیلبورد: سکوی پرتاب یا سیاهچاله؟

وجود این تابلوهای بزرگ، برای شرکت‌های کوچک که قادر به پرداخت هزینه تبلیغات تلویزیونی نیستند، بسیار مفید‌ است. بیلبورد در مقایسه با قیمت تبلیغات تلویزیونی و رادیویی و کم اثر بودن تبلیغات در رسانه‌های چاپی می‌تواند با هزینه کمتر، بیشترین تعداد مخاطب را جلب کند. از سوی دیگر صاحبان این نوع تبلیغات دنبال مشتری نمی‌گردند بلکه این مشتریان هستند که آنها را می‌یابند. با این حال تبلیغات بیلبوردی ریسک زیادی دارد. شاید سایر شیوه های تبلیغات محیطی برای برند شما بهتر باشد. در هر صورت هر فرمی که برای تبلیغات خود بر می‌گزینید محتوا در آن نقش تعیین کننده دارد.

نام نویسنده :آسانگار